منبع: روزنامه جهان صنعت فروردین ۹۹
یکی دو هفته بیشتر از آغاز موج اول نگذشته بود که آقای روحانی در بعد از ظهر یکی از روزهای اسفندماه گفت: از شنبه همه چیز به روال عادی برمیگردد. این در حالی بود که حتی مرغ پخته داخل دیس هم میدانست این تازه اول ماجراست و همه چیز قرار است غیرعادی شود.
از فردای آن «شنبه» معروف و عادی، تمام کشور کم کم رو به تعطیلی رفت و چرخ کشور همان چند سانتیمتری را هم که در ماه حرکت میکرد، دیگر نکرد!
کشور در فکر فرو رفت… همه به جز آقای روحانی به این فکر میکردند که اگر قبلا شرایط عادی بوده، پس اسم وضعیت الان چیست؟ اگر الان شرایط عادی است، پس وضعیتی که قبلا در آن بودیم چه بوده است؟!
از طرف دیگر بعد از آن «شنبه» عادی، تعداد کشتههای حاصل از کرونا روز به روز بیشتر شد و مردم شروع کردند به بیشتر مُردن!
حدود یک ماه از آن تاریخ میگذرد و طبق گفته مسوولان پزشکی، موج دوم شیوع کرونا در راه است و آقای روحانی گفته است: از شنبه پیشرو کسبوکارها طبق پروتکل فعالیت خود را آغاز میکنند و وضعیت به روال عادی برمیگردد.
«عادی!»… علیالظاهر این یک اسم رمز است بین مسوولان کشور. وقتی قرار است ما بیشتر بمیریم، اسم رمز این عملیات، «عادی» شدن است.
ما به روال عادی برمیگردیم
به آلودگی عادی هوا
به برخورد عادی موشک به یک هواپیما
و عادی مردن در آبانماه
به ساده مردن در پراید
و عادت به گرانی و نداشتن…
ما تا امروز کرونا را شکست دادهایم اما از شنبه خیلی «عادی» میمیریم تا ادامه زندگیمان بدون استرس، بدون نداری، بدون افسردگی و خیلی عادی سپری شود.